دیکشنری
allotted time
əlɑtɪd ta͡im
فارسی
1
عمومی
::
وقت معین
لغت نامه استاندارد انگلیسی به فارسی
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
ALLOGRAFT
ALLOGRAPHIC
ALLOMETRY
ALLOMORPH
ALLONYM
ALLOPATHIST
ALLOPATHY
ALLOPATRIC
ALLOPHONE
ALLOSTATIC LOAD
ALLOT
ALLOT TO
ALLOTMENT
ALLOTROPE
ALLOTROPY
ALLOTTED TIME
ALLOTTEE
ALLOW
ALLOW FOR
ALLOW IN
ALLOW INTO
ALLOW ME
ALLOW SOME ELBOW ROOM
ALLOW UP
ALLOWABLE
ALLOWABLE DEFECT
ALLOWABLE STACKING WEIGHT
ALLOWABLE STRESS
ALLOWABLE STRESS METHOD
ALLOWABLE STRESS RATING
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید